کد مطلب:188746
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:159
ابراز نفرت از فرمانروایان ناصالح
در بخشی از روایات، امام باقر (ع) با صراحت بیشتری جباران را مورد مذمت قرار داده و ایشان را در نظر جامعه منفور ساخته است.
آن حضرت از رسول خدا (ص) نقل فرموده است:
[ صفحه 141]
سه گروهند كه خداوند با آنان سخن نمی گوید، به سوی ایشان نظر رحمت نمی افكند، آنان را از آلودگی ها دور نمی سازد و گرفتار عذابی دردناك خواهند بود: پیر زناكار، فرمانروای جبار و تهیدست خدعه گر. [1] .
نیز از جد خویش، پیامبر اسلام (ص) نقل كرده است:
دو گروهند كه شفاعت من شامل آنان نخواهد شد، سلطان بیدادگر و مستبد و شخصی كه در دین غلو و تندروی دارد و از باورهای دینی برگشته است و اهل توبه و بازنگری نیست. [2] .
اظهار نظرهای امام در رابطه با حكام به این مقدار محدود نمی باشد، بلكه صریحتر از این گونه تعبیرها در سخنان حضرت مشهود است.
عقبة بن بشیر اسدی، گوید: بر امام باقر (ع) وارد شدم و عرض كردم:
من در میان قوم خود از حسبی عالی برخوردارم، قوم من در گذشته عریف (معاون و كارگزاری) [3] داشتند كه جان سپرد. مردم تصمیم گرفتند كه مرا به جای او به ریاست و نظارت بگمارند. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا این پست را بپذیرم یا خیر؟
امام فرمود: آیا حسبت را به رخ ما می كشی، خداوند مؤمنان را به وسیله ی ایمان رفعت بخشیده است، هر چند در نظر مردم بی مقدار باشند؛ و كافران را به خاطر كفرشان پست قرار داده است، هر چند در میان مردم شریف شناخته شوند! هیچ كس بر دیگری برتری ندارد، مگر به وسیله ی تقوای الهی.
اما این كه آن پست را بپذیری یا خیر؟ اگر بهشت را دوست نداری، آن پست
[ صفحه 142]
حكومتی را قبول كن؛ زیرا چه بسا سلطان ستمگر، مؤمنی را به دام اندازد و خونش را بریزد و تو كه گوشه ای از كار آن سلطان را بر عهده گرفته ای، شریك در آن خون خواهی بود، در حالی كه ممكن است از دنیای آنان بهره ی قابل توجه و یا حتی كمترین بهره ای به تو نرسد! [4] .
بدبینی امام باقر (ع) نسبت به حاكمان نالایق عصر خویش، چیزی نبود كه بر اهل نظر مخفی مانده باشد، كسانی كه با بینش ائمه و امام باقر (ع) كمترین آشنایی داشتند، می دانستند كه موضع آن حضرت در قبال والیان و حاكمان عصرش، موضعی سخت خصمانه بوده است.
یكی از شخصیت های برجسته ی نخع [5] با شناختی كه از امام باقر (ع) دارد و می داند كه آن حضرت، عملكرد حاكمان عصرش را نادرست و ظالمانه می شمارد، به ایشان می گوید:
من از دیر زمان؛ یعنی از زمان حجاج تاكنون، والی بوده ام. آیا راهی برای من هست كه از گذشته ی خود توبه كنم؟
امام در برابر این سؤال سكوت كرده، به او پاسخ نمی دهد.
مرد دوباره سؤالش را تكرار می كند.
امام می فرماید: خیر! راهی برای توبه نیست، مگر این كه هر حقی را از مردم ضایع كرده ای به آنان باز گردانی. [6] .
[ صفحه 143]
[1] قال رسول الله (ص): ثلاثة لا يكلمهم الله عزوجل و لا ينظر اليهم و لا يزكيهم و لهم عذاب اليم: شيخ زان؛ ملك جبار؛ و مقل مختال. بحار 75 / 344؛ ثواب الاعمال 200.
[2] قال رسول الله (ص): صنفان لا تنالهما شفاعتي: سلطان غشوم عسوف، و غال في الدين مارق منه، غير تائب و لا نازع. بحار 75 / 336؛ قرب الاسناد 31.
[3] عريف به معناي معاون قوم مي باشد و به كسي اطلاق مي شود كه همه ي قوم را بشناسد. از مضمون روايات استفاده مي شود كه اين پست نوعي ارتباط با كارهاي حكومتي داشته و عريف در حقيقت نه خدمتگزار قوم، بلكه در جهت تأمين نظارت حكومت بر قوم عمل مي كرده است.
[4] دخلت علي ابي جعفر (ع) فقلت: اني في الحسب الضخم من قومي و ان قومي كان لهم عريف فهلك، فارادوا ان يعرفوني عليهم، فما تري لي؟ قال: فقال ابوجعفر (ع): تمن علينا بحسبك؟ ان الله تعالي رفع بالايمان من كان الناس سموه وضيعا اذا كان مؤمنا، و وضع بالكفر من كان يسمونه شريفا اذا كان كافرا، و ليس لأحد علي أحد فضل الا بتقوي الله؛ و أما قولك ان قومي كان لهم عريف فهلك، فأرادوا ان يعرفوني عليهم، فان كنت تكره الجنة و تبغضها فتعرف علي قومك، و يأخذ سلطان جابر بامري ء مسلم لسفك دمه فتشركهم في دمه، و عسي لا تنال من دنياهم شيئا.
[5] «نخع» نام قبيله اي است از «ازد» يا قبيله اي از يمن. لسان العرب 8 / 348.
[6] قلت لأبي جعفر (ع): اني لم ازل واليا منذ زمن الحجاج الي يومي هذا، فهل لي من توبة؟ قال فسكت ثم اعدت عليه. فقال: لا، حتي تؤدي الي كل ذي حق حقه. بحار 75 / 329.